خداوند سبحان، مال را به کسانی که دوست یادشمن دارد می بخشد؛ ولی دانش را جز به کسی که دوست دارد نمی بخشد [امام علی علیه السلام]
دلنوشته
دیواره ی دل
پنج شنبه 89 مرداد 28 , ساعت 3:24 عصر  

ان زمان که دیواره های قلب ادمی سست می شود

ان گاه که از دست دادن عزیزی اشک بر چشم می افریند

ان لحظاتی که غم دل را برای کسی نمی توان گفت

ان دم که بغض گلویت راه نفس را میبندد

انوقت که غم دوری نازنینی را متحمل هستی

وانگاه که لحظات انتظار را می گذرانی

تنها نسیمی یا بادی ارام کافیست

کافیست تا خانه ی قلبت فرو ریزد

 بغض گلویت بشکند

تا تحمل از کفت خارج شود

با هر موسیقی اشک خواهی ریخت

با هر صدا،صدای دیگری ارزو میکنی

بجای هر نگاه،چشمی دیگر و نگاهی دیگر

با گذشتن هر لحظه،دمی دیگر

در قلب تو ارزو خواهد شد اما...

اما باز هم نخواهی توانست با کسی راز دلت را

غم سوزان درونت رابگویی

و هیچکس نخواهد توانست غم تو را

از دل بیقرارت بردارد

گویی همه غمت را بیشتر میکنند

پس ای وای بر ان دم که

دیواره های قلبی سست شود

                              "  قلمدون"


نوشته شده توسط قلمدون | نظرات دیگران [3 نظر] 
برای تو که هرگز نشناختمت
چهارشنبه 89 تیر 16 , ساعت 2:10 عصر  

وقتی که نیستی جای نگات،خاطره هات تو  سینه فریاد میکنه

وقتی میای،تو لحظه هام عشق تو فریاد میکنه

تو کی بودی گه برام،بودنت خاطره شد

نبودنت رنگ غم و دیدنت ارزو شد

تو کی بودی  که من را تو شهر غم رها کردی

تو کی بودی که بی تو،دنیا برام حادثه شد

چشمه برام کدر شد و دنیا برام  تنها  تو شد

گرمی خورشید شدی و نور امید تابیدی

به دل بی حسرتم،حسرت عشق را دادی

به کلبه ی خالی من،شقایق عشق را دادی

با نگاهت،با صدات،با برق تیله ی چشمات

با قدمهات،با بودنت یا نبودنت

تولحظه های بی کسی ام   شور بودنم شدی

تو مسکن،تو مرهم،دلیل بودنم شدی

پس ای کاش یه  روزی توی روزهای خدا تو بیایی

تو بیایی تا بهم بگی اصلا" دوستم داری"؟!

منم بگم"قدر یک صحرا شقایق،قدر دنیا دوستت دارم"

"قلمدون"


نوشته شده توسط قلمدون | نظرات دیگران [5 نظر] 
من .خاطراتت
چهارشنبه 89 تیر 16 , ساعت 1:23 عصر  

وقتی از یک عزیز فقط  دنیای خاطره داری

وقتی با یادش دنیای شبنم از چشمت میباری

وقتی قلبت در ارزوی برگشتنش می تپه

وقتی لحظه های تو از جا پای عشقش رنگ می گیره

دیگه زمان برات کند میگذره

انجاست که لحظه لحظه ی زندگیت را

 تنها حسرت و انتظار معنا میکنه

دیگه فکر اینده برات در عین اشتیاق،ترس میاره

دیگه نمیدونی اینده را چقدر دوستش داری

احساس تنهایی همه وجودت را پر میکنه

به لحظه ها گوش میدی شاید یه روزی دوباره پیداش کنی

بیاد و لحظه هات را پر کنه،زندگیت را رنگی کنه

باز بهت سلام بده و یک دنیا محبت هدیه کنه

                                             **قلمدون**


نوشته شده توسط قلمدون | نظرات دیگران [بدون نظر] 
تقدیم به یاس
سه شنبه 89 تیر 15 , ساعت 8:45 عصر  

ای کاش حکایت لحظه ی دلتنگیم را از اسمانها بشنوی

ای کاش گرمی حلقه های اشکم را خورشید نشانت دهد

لحظه ی تنهایی تا کجا خواهد بود؟

تا به کی باید اینجا بی تو بود؟

یاد دیروز اشک از چشمم جاری می کند

حسرت فردا گلویم را چه محکم می فشارد

گویند:ادمی به ارزوهایش زنده است

اری،من برای امدنت زنده ام

اری،برای دیدن تو صبور مانده ام

اری،من سختی را برای دلداریهایت تحمل می کنم

تنها بخاطر دیدارت  دیروز را حسرت خورده 

 فردا را ارزو میکنم

"قلمدون"


نوشته شده توسط قلمدون | نظرات دیگران [یک نظر] 
می دونم...
سه شنبه 89 تیر 15 , ساعت 7:39 عصر  

می دونم دلت قشنگه بگذار صداش را بشنوم

به زیر چتر قشنگش خودم را قایم کنم

می دونم دلت یه روزی واسه ی من تپیده

حالا دیگه برق نگاههای قشنگت خیلی روشنه

دیگه وقتی که میری  اهنگ گامهای رفتنت برام خیلی دلگیره

اخه اهنگ صدات موسیقی دنیای رویاهام شده

 اره  بودنت برام بزرگترین ارزو شده

اما وای اگه یه روز پاییز از شهر عشق ما گذر کنه

باد پاییز بوزه موسیقی شهر من را خراب کنه

برق رعدش بزنه برق چشمهات را گم کنه

توی دلت خزون بیاد من را از یادت ببره

چتر قشنگت تشکنه من را بی پناه کنه

شبنمهای عشقمون تو بارون پاییز گم بشه

وای اگر بود ن با تو ارزوی محال بشه

وای اگر خزان بیاد تا حقیقت اخر بشه

بیا با هم دعا کنیم خزان چیزی از ما ندونه

شاید از دعای ما پاییز راه   اینجا را گم کنه

                                      * قلمدون*


نوشته شده توسط قلمدون | نظرات دیگران [بدون نظر] 
   1   2   3   4      >
درباره وبلاگ

دلنوشته

قلمدون
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 11 بازدید
بازدید دیروز: 15 بازدید
بازدید کل: 88650 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دعا[2] . تولد .
نوشته های پیشین

شعرمن
شروع
منتخب از اشعار« انسی»
دلنوشته های قلمدون
خاطره
متن ادبی
خرداد 89
فروردین 89
شهریور 89
آذر 89
خرداد 90
دی 89
آذر 90
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
اسفند 91
اردیبهشت 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
اسفند 92
فروردین 93
لوگوی وبلاگ من

دلنوشته
لینک دوستان من

دست خط...
عصر پادشاهان
.: شهر عشق :.
عشق
Manna
عکس فوری
قلمدون
معرکه همون قلقلک
دهکده ی خنده
فتوبلاگ وصال
جارقد
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

تماس دوست قدیمی
نوزاد دوستم(بردیا کوچولو)
باز هم لطف خدا
دیدار داماد عمو
اندیشیدن به خدا
دیداری شیرین
[عناوین آرشیوشده]