"بنام حضرت دوست"
خدای مهربانم !بعضی بندگانت گویا چون فرشته ای،پیامی از
جانب توآورده اند.خودت آگاهی که چقدر دلم میخواست حداقل
صدای "سحرجان"دوست قدیمیم را بشنوم ونتوانسته بودم،
امروز پیام فرستادو بالاخره صدای یکدیگر را شنیدیم،شکرت
الهی سلامت وشاد باشد که اینگونه توانم دادی یاکریم،
یا ارحم الرحمین شکرت یا رب العالمین
6 اردیبهشت1393"قلمدون"
"بنام خالق یکتا"
پروردگادا! وقتی کوچولوی دوستم "بردیا "را دیدم بار دیگر،خاصتر
به قدرت خلقتت توجه کردم واینکه همگی ما،با توان اولیه ی او
بودیم وبرای بیان خواسته هایمان کاری جز "گریه"نمیدانستیم.
الله اکبر بر قدرتت که ما را از هیچ به عرش میرسانی.
در هر زمان که او را مینگریستم،چه نگاههایش در سکوتش،
چه خنده ها یا گریه هایش یا...به یاد فرمایشت در قرآن کریم
می فتادم که:"ما انسان را از علقه(نطفه)آفریدیم"ودر دل
الله اکبر میگفتم که خلقت انسان هم از العجایب توست.
جمعه5اردیبهشت1393"قلمدون"
"به نام طبیب طبیبان"
خداجون سپاسگزاریم وشاکریم که باز در حق خاله،معجزه کردی
ومسیر درمانی راحت تری پیش رویشان گذاشتی.
خدایا خودت،درمانگر اصلی هستی،تویی طبیب طبیبان،شکرت
27فروردین1393"قلمدون"
"به نام آشنای آشنایان"
امشب با داماد سنگاپوری عمو آشنا شدیم.حتی او هم گویا سالها
از خودمان بودوباهاش احساس دوری نمی کردیم،خدا جون همگی
ما بنده وآفریده ات هستیم.چه فرقی دارد چه ایالتی به دنیا آمدیم؟
اصل اینکه بنده ات هستیم.خودت ما را به نحوه های مختلف با
یکدیگر آشنا می کنی.هر کداممان بخشی از تورا در خود داریم ولذا
با یکدیگر حس یکرنگی و دوستی داریم.خدایا شکرت.
0:20دوشنبه25فروردین1393
"به نامت ای طبیب طبیبان"
خداوندا تنها اندیشیدن برتو معنی آرامش میدهدوآن را معنا می کند،
ما به هرچه جز تو اندیشیم،نگرانی اولین چیزیست که بر ما رو می آورد.
چه ریباست شبهایی که در رختخواب میروم و اندیشه ام را به تو مشغول
میکنم،آرامش وراحتی خوبی دارم.شکر که تو را دارم.
23:39 یکشنبه24فروردین1393 "قلمدون"