در دایره ی امکان یک نقطه ی بیجا نیست
اگاه از این معنی جز دیده ی بینا نیست
درکارگه قدرت هر نقش که صورت بست
اندر نظر دانا خالی ز معما نیست
از قدر و مقام مهر یک ذره نمی کاهد
گر دیده ی خفاشی مایل به تماشا نیست
دلدار بود اگاه ز اسرار نهان دل
ارباب معانی را حاجت به تمنا نیست
با کسوت الوده حق بینی و حق جویی
بگذار و گذر انسی این کار تو و ما نیست