آذر 91 - دلنوشته

[ و انس پسر مالک را نزد طلحه و زبیر به بصره فرستاد تا آنان را حدیثى به یاد آرد که از رسول خدا ( ص ) شنیده بود . انس از رساندن پیام سر برتافت و چون بازگشت گفت : « فراموش کردم . » امام فرمود : ] اگر دروغ میگویى خدایت به سپیدى درخشان گرفتار گرداند که عمامه آن نپوشاند [ یعنى بیمارى برص . از آن پس انس را در چهره برص پدید گردید و کس جز با نقاب او را ندید . ] [نهج البلاغه]

دلنوشته

امیداسیابان

دوشنبه 91 آذر 20 , ساعت 11:57 عصر

تمام امید یک اسیابان،به وزش باد است که اسیابش بچرخد وگرنه از کار میفتد.

یادمان باشد قلبهایما همان اسیاب ونفس کسانی که دوستمان دارند همان باد است

نوشته شده توسط قلمدون | نظرات دیگران [ نظر]

تقدیم به انها که برایم در زندگی ارزشمندند

دوشنبه 91 آذر 20 , ساعت 11:32 عصر

جا برای من گنجشک زیادست ولی...

به درختان خیابان تو عادت دارم،

عادتم داده خیال تو که یادم باشد،

یادمن هم نکنی باز به یادت باشم